نوشته شده توسط :
فاطمه سهرابی - تاریخ : سه شنبه 94/9/10 ساعت 5:27 ع
نظریهی نسبیت و محاسبهی سرعت نور با نگرش مِصداقی به آیهی 4 از سورهی معارج یکی از مصادیق «آیهی 4 از سورهی معارج»، که منطبق با «نظریهی نسبیت» و هم مشخص کنندهی سرعت نور است، در 1400 سال پیش، توسط وحی در قرآنعظیم آمده است: ?تَعْرُجُ الْمَلَئکةُ وَ الرُّوحُ إِلَیْهِ فى یَوْمٍ کانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْف سنَةٍ? فرشتگان و روح (فرشتهی مخصوص) به سوى او عروج مىکنند، در آن یک روزى که مقدارش برای انسان دنیایی، پنجاه هزار سال است. در این آیه گفته شده است وقتی فرشتهها حرکت میکنند برای آنها یک روز زمان میبرد، ولی برای انسانها و به حساب آنها پنجاه هزار سال طول میکشد! حال، این سوال پیش میآید، چرا در آیهی فوق به 000ر50 سال اشاره کرده است؟ ?فرشتگان اگر با سرعت نور حرکت کنند، 000ر50 سال در کهکشان راه شیری در حرکت هستند و این کهکشان میتواند جزو یکی از هفت آسمانهای عرش خداوند متعال باشد حال ممکن است این سوال پیش بیایید که چرا فرشته ها باسرعت نور درحرکت اند؟ چون طبق آیات قرآنکریم، آفریدههای عاقل، توسط پروردگار عالم، سه دستهاند: 1-انسان، که از جنس خاک است؛ 2-جن، که از جنس آتش است؛ 3-فرشتگان، که از جنس نور هستند بخاطرهمین حرکت فرشتگان باسرعت نور سنجیده میشودچون از جنس نورهستند
سرعت فرشتگان (سرعت محاسبه شده از طریق آیهی 4 سورهی معارج) تقریباً برابر سرعت نور است؛ یعنی، یک مقدار ناچیز کمتر از سرعت نور است که آنهم به قولی میتواند به این دلیل باشد که فرشته یک وجودی دارد و جرماش صفر نیست! این موضوع، اعجاز عجیب و بسیار دقیق و شگفانگیز است که در 14 قرن پیش رخ داده است! و از طریق وحی و معجزهی جاویدان قرآنمبین برای ما به ارمغان گذاشته شده است.
ا جابهجایی فرمول، سرعت فرشتگان بر اساس انبساط زمان به دست میآید:
V2= C2×(1-T’2/T2)
v برابر سرعت فرشتگان، c سرعت نور، T’ زمان حرکت فرشتگان، T زمان حرکت آدمیان در دنیا است.
یک سال قمری، حدود 354 روز است؛ یعنی، میزان اختلاف زمان ما (000ر50 سال) با یک فرشته (یک روز) در حال حرکت برابر 50000×354= 17700000 روز است. پس اعداد را در فرمول جایگزین میکنیم:
V2=C2×(1-T’2/T2)
?V2=C2×(1-12/(50000×354)2)=C2×(1-12/(17700000)2)
?V=C×0.99999999999999840403460052985924
ضریب به دست آمده (0.99999999999999840403460052985924) نزدیک عدد «یک» است و در نتیجه سرعت فرشتگان تقریباً برابر با سرعت نور است (V≈C).
نظریهی نسبیت
طبق نظریهی نسبیت، وقتی جسمی سرعت بسیار بالا، نزدیک به سرعت نور بگیرد، زمان برای او به نسبت ما کند احساس میشود و در دید ما خیلی طول میکشد. سرعت جهانی نور یکی از اصول موضوعهی نظریهی نسبیت خاص است که اینشتین در سال 1905 میلادی آن را مطرح کرد.
بنا به اظهارات اینشتین، «نسبیت» سبب میشود که حوادث برای یک ناظر در مقایسه با ناظری دیگر کندتر پیش بروند و این شامل وقایع مربوط به زندگی مانند فرآیند پیری نیز میشود.
اینشتین در مقالهی سال 1905، به گونهای موارد ریاضی را در آن افزود. وی، وجود رابطهای بین انرژی و جرم را به اثبات رسانید. به موجب فرمولی که او برای کمی کردن آن رابطهای ارائه داد: محتوای انرژیِ (E) مقدار مادهای به جرم مشخص (M)، برابر با حاصلضرب مقدار جرم (M) آن ماده در مجذور سرعت نور (C) است. این فرمول را عموماً به صورت E=MC2 مینویسند. اهمیت نظریهی نسبیت خاص برای علم به اندازهی اهمّیّت وجود اتم برای آن، بنیادی و مهم است.
اینیشتن در یکی از رسالههای پایانی عمر خود با عنوان: «دی ارکلرونگ» یعنی: "بیانیه" که در سال 1954 آن را در آمریکا و به زبان آلمانی نوشته است، اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح میدهد و آن را کاملترین و معقولترین دین میداند
ین رساله در حقیقت همان نامهنگاری محرمانهی اینشتین با آیت الله العظمی بروجردی است که توسط مترجمان برگزیدهی شاه ایران، محرمانه صورت پذیرفته است. اینشتین در این رساله «نظریهی نسبیت» خود را با آیاتی از قرآنکریم و احادیثی از نهج البلاغه و بیش از همه، احادیث بحارالانوارِ علامه مجلسی (که از عربی به انگلیسی تحت نظر آیت الله العظمی بروجردی ترجمه و شرح میشده است) تطبیق داده و نوشته که هیچجا و در هیچ مذهبی چنین احادیث پرمغزی یافت نمیشود و تنها این مذهب شیعه است که احادیث پیشوایان آن، نظریهی پیچیدهی «نسبیت» را ارائه دادهاند، ولی اکثر دانشمندان نفهمیدهاند.
از آن جمله، حدیثی است که علامهی مجلسی در مورد معراج جسمانی رسول اکرم، صلی الله علیه و آله و سلّم، نقل میکند که: «هنگام برخاستن از زمین دامن یا پای مبارک پیامبر، صلی الله علیه و آله و سلّم، به ظرف آبی میخورد و آن ظرف واژگون میشود؛ امّا، پس از اینکه پیامبر اکرم، صلی الله علیه و آله و سلّم، از معراج جسمانی باز میگردند،مشاهده میکنندکه پس از گذشت این همه زمان، هنوز آب آن ظرف درحال ریختن روی زمین است.»
خلاصه ای از داستان معراج پیامبر(ص):
یکى از حوادث زندگانى حضرت محمد (ص) مسأله معراج میباشد. سفر شبانه و عروج آسمانى به جهت نشان دادن بخشى از آیات عظمت الهی، به پیامبر(ص) انجام گرفته با توجه به اینکه حضرت رسول اکرم (ص) به مرحله بندگى و عبودیت کامل رسیده بودند، این سفر زمینى و عروج آسمانى زمینه را براى اطمینان کامل ایشان به قدرت عظیم الهى فراهم کرد.در حالى که حضرت رسول اکرم (ص) در خانه خود خفته بودند،جبرئیل و میکائیل پیش او آمدند و گفتند براى دیدار آنچه از خداوند مسألت کرده بودى حرکت کن.........
اینشتین این حدیث را از گرانبهاترین بیانات علمی پیشوایان شیعه در زمینهی «نسبیت زمان» دانسته و شرح فیزیکی مفصلی بر آن مینویسد. همچنین اینشتین در این رساله «معاد جسمانی» را از راه فیزیکی اثبات میکند (علاوه بر قانون سوم نیوتون، عمل و عکسالعمل). او فرمول ریاضی معاد جسمانی را عکس فرمول معروف «نسبیت ماده و انرژی» میداند؛ یعنی، اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عیناً به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.
http://quran-kareem.mihanblog.com/